{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
farm inputs,
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
ورودی مزرعه
معنی farm inputs,, معنی بشقو هئحعفسپ, معنی farm inputs,, معنی اصطلاح farm inputs,, معادل farm inputs,, farm inputs, چی میشه؟, farm inputs, یعنی چی؟, farm inputs, synonym, farm inputs, definition,
معنی operand
,
ترجمه operand
به فارسی,
معنی راکتورهای دوغابی
,
ترجمه راکتورهای دوغابی
به انگلیسی,
معنی &.tv.n): سنگین کردن، کندکردن، مسدودکردن، بستن , (.n): کنده، کلوخه، قید، پابند، ترمز، (.iv , (لوله)، متراکم وانباشته کردن، پابند
,
ترجمه &.tv.n): سنگین کردن، کندکردن، مسدودکردن، بستن , (.n): کنده، کلوخه، قید، پابند، ترمز، (.iv , (لوله)، متراکم وانباشته کردن، پابند
به انگلیسی,
معنی (مو.) دوشاخه، دیاپازون
,
ترجمه (مو.) دوشاخه، دیاپازون
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی